captcha


آمار مطالب

کل مطالب : 23
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 3
تعداد اعضا : 241

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 350
باردید دیروز : 343
بازدید هفته : 695
بازدید ماه : 17254
بازدید سال : 86131
بازدید کلی : 582244
هنگامی که خداوند عیسی مسیح بر روی زمین بود، او نه تنها آموزه دعا را به ما آموخت، بلکه به

هنگامی که خداوند عیسی مسیح بر روی زمین بود، او نه تنها آموزه دعا را به ما آموخت، بلکه به ما یاد داد که چگونه دعا کنیم. آیات فوق به ما تمرین دعا را می آموزد. وقتی از تمرین های نماز صحبت می کنیم، فقط به تمرین های پوسته بیرونی می پردازیم: چگونه زانو بزنیم تا بتوانی مدت طولانی دوام بیاوری، چگونه صاف بایستیم، چگونه بلند صحبت کنیم، چگونه از کلمات زیبا استفاده کنیم و غیره. خداوند این تمرینات را به ما نمی آموزد، او تمرینات اساسی را به ما می آموزد:
خداوند عیسی مسیح به ویژه در آیات فوق بر انجام دعا تأکید کرد و اعتقاد بر این است که به دلیل خطاهایی که یهودیان در انجام نماز مرتکب می شدند او را وادار به بیان این حقیقت کرد. یهودیان توجه زیادی به نماز داشتند و حتی امروزه نیز اغلب برای دعا به دیوار ناله می‌روند. مخصوصاً فریسیان در میان یهودیان توجه بیشتری به دعا داشتند و در روزهای هفته سه بار در روز برای دعا به معبد می رفتند و هنگامی که نزد خداوند عیسی می آمدند به همین صورت می ماندند. برای ما مسیحیان شرم آور است که هفته ای یک بار به مجلس دعا برویم و بگوییم وقت نداریم!
یهودیان به ویژه فریسیان تلاش زیادی برای نماز می کردند و توجه خاصی به نماز داشتند. نمازهایشان بسیار ماهرانه، کامل، زیبا و ساختارمند است؛ نمازشان اغلب بسیار طولانی است و صدایشان مانند امواج بالا و پایین می‌شود. بنابراین، آنها دوست دارند مهارت های نماز خود را به رخ بکشند و دوست دارند سر چهارراه با صدای بلند دعا کنند؛ همچنین در کنیسه با صدای بلند دعا می کنند تا همه بشنوند.
خداوند عیسی به شاگردان گفت که این نوع دعا صحیح نیست، زیرا برای «مردم» انجام می‌شود و هدف شنیده شدن و ستایش دیگران است. مانند سخنوری که مهارت گفتاری خود را به کار می گیرد تا مورد ستایش قرار گیرد. خداوند عیسی گفت که اگر اینطور باشد، هر چقدر هم که خوب دعا کنی، اگر مورد ستایش مردم قرار بگیری، قبلاً ثواب خواهی داشت، اگر این کار را بکنی، اصلاً معنای دعا را از دست خواهی داد.
یهودیان حتی نماز را نوعی شایستگی می دانستند.یهودی مؤمن سه نوع شایستگی دارد: ⑴ انجام کارهای نیک برای کمک به دیگران، ⑵ نماز خواندن و ⑶ روزه گرفتن. یک یهودی خداپرست هفته ای یک بار روزه می گرفت و یک فریسی دو بار در هفته روزه می گرفت تا خدایی بیشتر نشان دهد. آنها همچنین به دعا به عنوان بیان خداپرستی، وسیله ای برای جمع آوری شایستگی می نگریستند. بسیاری از مسیحیان امروزی نیز این فکر را دارند: روزه را به عنوان یک فضیلت به کار می برند، اما هیچ گاه معنای واقعی روزه را نمی پرسند؛ به دعای دیگران گوش می دهند و همین ذهنیت را دارند، به «مهارت» آنها حسادت می کنند و به آن ها حسادت نمی کنند. بپرس که آیا خدا می تواند دعاهای آنها را بشنود؟ اشتباه آموزش به سبک فریسی تمرکز بر روی پوسته بیرونی، تلاش زیاد روی تکنیک، دعا برای کمال، تمجید شدن توسط دیگران و امید به جمع آوری شایستگی است.این نوع آموزش و انگیزه است. صحیح نیست.
در ادای نماز باید به موارد زیر توجه داشت:
مته پنهان
خداوند عیسی گفت: "وقتی دعا می کنی، به اتاق درونت برو، در را ببند و در خفا به پدرت دعا کن." این یعنی پشت سر مردم و در خفا دعا کنید. مردم می دانند، علنی نکنید، نپرسید. برای ستایش فرقی نمی‌کند دیگران بدانند یا ندانند، در را ببند و آرام در خفا نماز بخوان. این تمرین واقعاً آسان نیست، دلیل اینکه مردم دعا نمی‌کنند این است که دیگران نمی‌توانند ببینند، بشنوند و تحسین شوند، بنابراین تمرین نمی‌کنند و نماز نمی‌خوانند! ما باید بر این ذهنیت غلبه کنیم و در شرایطی که مردم پشت سر خود پنهان می شوند، نماز خواندن را تمرین کنیم.
واعظان اغلب با یک مشکل، یک دوگانگی مواجه می شوند: شخصی به تازگی ایمان آورده است و به او یاد می دهند که نماز بخواند. بعد از اینکه یاد گرفتم ترسیدم و ترسیدم که جلوی جماعت نماز بخوانم، تشویقش کردم که بگوید نماز برای این نیست که مردم به آن گوش کنند، دیگران را نادیده بگیرند و فقط با خدا دعا کنند. بعد از آموزش جسارت کرد و جرأت کرد که در جمع نماز بخواند، اما مشکل دیگری پیش آمد، او دیگر در خلوت نماز نمی خواند و فقط در زمانی که جمعیت زیاد بود، در حضور جماعت نماز می خواند! به همین دلیل است که رضایت می گیرید. ملاحظه می شود که تشویق مردم به نماز در جمع کار سختی نیست، اما تشویق به نماز در خلوت دشوار است، زیرا خواندن این گونه نماز، اخلاص و اخلاص می خواهد، وگرنه تعطیل نمی کردند. در و در نماز پنهان شوید.
①در را ببندید و در خلوت نماز بخوانید. جنبه منفی این است که به ما می گویند جلوی دیگران تبلیغ نکنیم و مردم تعریف و تمجید بشنوند. ما باید با مشکلات غرور در پیشگاه پروردگار کنار بیاییم و دعای پنهان را بیاموزیم که آموختن آن درس دشواری است.
اگرچه برخی از افراد روزی دو ساعت در روز شنبه و یکشنبه در اتاق مطالعه خود قفل می شوند، اما وقتی به جلسه یکشنبه می آیند همیشه به دنبال فرصتی هستند تا مردم را از این موضوع مطلع کنند وگرنه برای خود متاسف هستند. با وجود اینکه هیچ کس آن را هنگام خواندن اینگونه نماز ندید، اما درب بعد از نماز همچنان "باز" بود تا مردم ببینند و بدانند، که نشان می دهد باطل مرده نیست و با آن برخورد نشده است!
اگر بتوانیم آرام دعا کنیم بدون اینکه شناخته شویم، بدون اینکه برای خودمان متاسف باشیم، بدون احساس غرور، به این معناست که خوب تمرین کرده ایم. برعکس، اگر در هنگام دعا افکار دیگری در ذهن دارید، به این امید که مردم شما را بشناسند و ستایش کنند، در این رشته دچار کمبود هستید.
② جنبه مثبت تمرین در اتاق درونی این است که به ما بگوید که تمرکز دعا بر ظاهر، مراسم، روش و زبان نیست، بلکه بر ارتباط با خداست. نماز معاشرت با خداست، مبادله با خدا. برقراری ارتباط با خدا، کار ما با خداست نه دیگران. این یک رشته بسیار مهم است که باید در دعا یاد بگیرید که رابطه عمیق و بسیار صمیمی با خدا داشته باشید.

شخصی از راز طولانی شدن وقت نمازش پرسید، چون حداکثر پانزده دقیقه دیگر چیزی برای گفتن نداشت. از او بخواهید با آشنایان صحبت کند یا با غریبه ها صحبت کند که طولانی تر است؟ البته آشنایان همینطور دلیل اینکه نماز طولانی نمی شود، ناآشنایی شما با خداست، اگر با خدا آشنا باشید حرف های زیادی برای گفتن خواهید داشت و نمازتان به طور طبیعی رشد می کند.

علاوه بر این، انجام یک نمایش یک نفره و صحبت با دو نفر، البته این دومی می تواند بیشتر طول بکشد، و همچنین نماز. اگر در پیشگاه خدا نماز بخوانی مثل خطبه خواندن است و خیلی زود تمام می شود، اگر مثل صحبت با خدا باشد، اگر با یک دوست خوب صحبت طولانی داشته باشی چند ساعت عادی است. اگر تنها در اتاقی حبس شوید، احساس بدبختی خواهید کرد؛ اگر با دوستان صمیمی در یک اتاق باشید، بسیار خوشحال خواهید شد. اینکه چقدر می توانیم در گنجه نماز بخوانیم بستگی به این دارد که چقدر به خدا نزدیک باشیم.

خداوند عیسی به ما آموخت که دعا در کمد تمرینی است در رابطه ما با خدا. ما با خدا وقت می گذرانیم، یاد می گیریم که با خدا خلوت کنیم و دنیا را بیرون می بندیم. به این ترتیب می توانیم از ارتباط دو نفر با خدا لذت ببریم؛ اگر ندانیم چگونه با خدا خلوت کنیم، مهارت های اولیه نماز را نیاموخته ایم.

خداوند عیسی به فریسیان گفت که دعا یک ارتباط دو طرفه و گفتگو با خدا است، بنابراین آنها باید در اتاق داخلی را ببندند و با خدا رابطه دو نفره داشته باشند. از جنبه مثبت، تمرین انگیزه دعا نیز هست: چرا دعا کنیم؟ وقتی در گنجه نماز می خوانی، انگیزه ات پاک است، یعنی اراده ات را به خدا بگو، اراده او را طلب کنی و با او ارتباط برقرار کنی . صرف نظر از اینکه دیگران چه می گویند، چه خوب نماز بخوانیم یا نه ربطی به آنها ندارد، این رابطه ما با خداست. این تمرین بسیار مهمی است، اگر همیشه با این انگیزه نماز بخوانی، به کلام نماز، روش نماز، طرز فکر و انتقاد دیگران اهمیتی نمی دهی. آنچه ما به دنبال آن هستیم این است که آیا می توانیم با خدا ارتباط برقرار کنیم، آیا اراده خدا را درک می کنیم، آیا خدا به دعاهای ما گوش می دهد یا نه، مهمترین چیز است. این تمرین می تواند دعا را قدم بزرگی به جلو بردارد.

نویسنده در بسیاری از کلیساها در جلسات موعظه شرکت کرده است و آن را بسیار پر سر و صدا کرده است، مؤمنان نمی توانستند بی سر و صدا بیایند، قبل از جلسه به صحبت ادامه دادند و پس از خواندن دوباره صحبت کردند، به محض اینکه سخنران متوقف شد، بلافاصله شروع کردند. با صدای بلند صحبت کردن آنها در زندگی روزمره فاقد تمرین زندگی نماز در اتاق داخلی بودند، بنابراین نمی توانستند با لحظات آرام کنار بیایند و از سکوت می ترسیدند، زیرا در قلب آنها فقط مردم بودند نه خدا، آنها فقط می توانستند با مردم صحبت کنند. نه خدا ما باید بیاموزیم که با خدا ساکت و خلوت کنیم، درهای قلبمان را در جلسات ببندیم، با خداوند معاشرت خوبی داشته باشیم، و در هر زمان و هر مکان در یک اتاق مخفی با خداوند این نوع رابطه را داشته باشیم.

هنگامی که خداوند عیسی مسیح بر روی زمین بود، او نه تنها آموزه دعا را به ما آموخت، بلکه به ما یاد داد که چگونه دعا کنیم. آیات فوق به ما تمرین دعا را می آموزد. وقتی از تمرین های نماز صحبت می کنیم، فقط به تمرین های پوسته بیرونی می پردازیم: چگونه زانو بزنیم تا بتوانی مدت طولانی دوام بیاوری، چگونه صاف بایستیم، چگونه بلند صحبت کنیم، چگونه از کلمات زیبا استفاده کنیم و غیره. خداوند این تمرینات را به ما نمی آموزد، او تمرینات اساسی را به ما می آموزد:
خداوند عیسی مسیح به ویژه در آیات فوق بر انجام دعا تأکید کرد و اعتقاد بر این است که به دلیل خطاهایی که یهودیان در انجام نماز مرتکب می شدند او را وادار به بیان این حقیقت کرد. یهودیان توجه زیادی به نماز داشتند و حتی امروزه نیز اغلب برای دعا به دیوار ناله می‌روند. مخصوصاً فریسیان در میان یهودیان توجه بیشتری به دعا داشتند و در روزهای هفته سه بار در روز برای دعا به معبد می رفتند و هنگامی که نزد خداوند عیسی می آمدند به همین صورت می ماندند. برای ما مسیحیان شرم آور است که هفته ای یک بار به مجلس دعا برویم و بگوییم وقت نداریم!
یهودیان به ویژه فریسیان تلاش زیادی برای نماز می کردند و توجه خاصی به نماز داشتند. نمازهایشان بسیار ماهرانه، کامل، زیبا و ساختارمند است؛ نمازشان اغلب بسیار طولانی است و صدایشان مانند امواج بالا و پایین می‌شود. بنابراین، آنها دوست دارند مهارت های نماز خود را به رخ بکشند و دوست دارند سر چهارراه با صدای بلند دعا کنند؛ همچنین در کنیسه با صدای بلند دعا می کنند تا همه بشنوند.
خداوند عیسی به شاگردان گفت که این نوع دعا صحیح نیست، زیرا برای «مردم» انجام می‌شود و هدف شنیده شدن و ستایش دیگران است. مانند سخنوری که مهارت گفتاری خود را به کار می گیرد تا مورد ستایش قرار گیرد. خداوند عیسی گفت که اگر اینطور باشد، هر چقدر هم که خوب دعا کنی، اگر مورد ستایش مردم قرار بگیری، قبلاً ثواب خواهی داشت، اگر این کار را بکنی، اصلاً معنای دعا را از دست خواهی داد.
یهودیان حتی نماز را نوعی شایستگی می دانستند.یهودی مؤمن سه نوع شایستگی دارد: ⑴ انجام کارهای نیک برای کمک به دیگران، ⑵ نماز خواندن و ⑶ روزه گرفتن. یک یهودی خداپرست هفته ای یک بار روزه می گرفت و یک فریسی دو بار در هفته روزه می گرفت تا خدایی بیشتر نشان دهد. آنها همچنین به دعا به عنوان بیان خداپرستی، وسیله ای برای جمع آوری شایستگی می نگریستند. بسیاری از مسیحیان امروزی نیز این فکر را دارند: روزه را به عنوان یک فضیلت به کار می برند، اما هیچ گاه معنای واقعی روزه را نمی پرسند؛ به دعای دیگران گوش می دهند و همین ذهنیت را دارند، به «مهارت» آنها حسادت می کنند و به آن ها حسادت نمی کنند. بپرس که آیا خدا می تواند دعاهای آنها را بشنود؟ اشتباه آموزش به سبک فریسی تمرکز بر روی پوسته بیرونی، تلاش زیاد روی تکنیک، دعا برای کمال، تمجید شدن توسط دیگران و امید به جمع آوری شایستگی است.این نوع آموزش و انگیزه است. صحیح نیست.
در ادای نماز باید به موارد زیر توجه داشت:
مته پنهان
خداوند عیسی گفت: "وقتی دعا می کنی، به اتاق درونت برو، در را ببند و در خفا به پدرت دعا کن." این یعنی پشت سر مردم و در خفا دعا کنید. مردم می دانند، علنی نکنید، نپرسید. برای ستایش فرقی نمی‌کند دیگران بدانند یا ندانند، در را ببند و آرام در خفا نماز بخوان. این تمرین واقعاً آسان نیست، دلیل اینکه مردم دعا نمی‌کنند این است که دیگران نمی‌توانند ببینند، بشنوند و تحسین شوند، بنابراین تمرین نمی‌کنند و نماز نمی‌خوانند! ما باید بر این ذهنیت غلبه کنیم و در شرایطی که مردم پشت سر خود پنهان می شوند، نماز خواندن را تمرین کنیم.
واعظان اغلب با یک مشکل، یک دوگانگی مواجه می شوند: شخصی به تازگی ایمان آورده است و به او یاد می دهند که نماز بخواند. بعد از اینکه یاد گرفتم ترسیدم و ترسیدم که جلوی جماعت نماز بخوانم، تشویقش کردم که بگوید نماز برای این نیست که مردم به آن گوش کنند، دیگران را نادیده بگیرند و فقط با خدا دعا کنند. بعد از آموزش جسارت کرد و جرأت کرد که در جمع نماز بخواند، اما مشکل دیگری پیش آمد، او دیگر در خلوت نماز نمی خواند و فقط در زمانی که جمعیت زیاد بود، در حضور جماعت نماز می خواند! به همین دلیل است که رضایت می گیرید. ملاحظه می شود که تشویق مردم به نماز در جمع کار سختی نیست، اما تشویق به نماز در خلوت دشوار است، زیرا خواندن این گونه نماز، اخلاص و اخلاص می خواهد، وگرنه تعطیل نمی کردند. در و در نماز پنهان شوید.
①در را ببندید و در خلوت نماز بخوانید. جنبه منفی این است که به ما می گویند جلوی دیگران تبلیغ نکنیم و مردم تعریف و تمجید بشنوند. ما باید با مشکلات غرور در پیشگاه پروردگار کنار بیاییم و دعای پنهان را بیاموزیم که آموختن آن درس دشواری است.
اگرچه برخی از افراد روزی دو ساعت در روز شنبه و یکشنبه در اتاق مطالعه خود قفل می شوند، اما وقتی به جلسه یکشنبه می آیند همیشه به دنبال فرصتی هستند تا مردم را از این موضوع مطلع کنند وگرنه برای خود متاسف هستند. با وجود اینکه هیچ کس آن را هنگام خواندن اینگونه نماز ندید، اما درب بعد از نماز همچنان "باز" بود تا مردم ببینند و بدانند، که نشان می دهد باطل مرده نیست و با آن برخورد نشده است!
اگر بتوانیم آرام دعا کنیم بدون اینکه شناخته شویم، بدون اینکه برای خودمان متاسف باشیم، بدون احساس غرور، به این معناست که خوب تمرین کرده ایم. برعکس، اگر در هنگام دعا افکار دیگری در ذهن دارید، به این امید که مردم شما را بشناسند و ستایش کنند، در این رشته دچار کمبود هستید.
② جنبه مثبت تمرین در اتاق درونی این است که به ما بگوید که تمرکز دعا بر ظاهر، مراسم، روش و زبان نیست، بلکه بر ارتباط با خداست. نماز معاشرت با خداست، مبادله با خدا. برقراری ارتباط با خدا، کار ما با خداست نه دیگران. این یک رشته بسیار مهم است که باید در دعا یاد بگیرید که رابطه عمیق و بسیار صمیمی با خدا داشته باشید.

شخصی از راز طولانی شدن وقت نمازش پرسید، چون حداکثر پانزده دقیقه دیگر چیزی برای گفتن نداشت. از او بخواهید با آشنایان صحبت کند یا با غریبه ها صحبت کند که طولانی تر است؟ البته آشنایان همینطور دلیل اینکه نماز طولانی نمی شود، ناآشنایی شما با خداست، اگر با خدا آشنا باشید حرف های زیادی برای گفتن خواهید داشت و نمازتان به طور طبیعی رشد می کند.

علاوه بر این، انجام یک نمایش یک نفره و صحبت با دو نفر، البته این دومی می تواند بیشتر طول بکشد، و همچنین نماز. اگر در پیشگاه خدا نماز بخوانی مثل خطبه خواندن است و خیلی زود تمام می شود، اگر مثل صحبت با خدا باشد، اگر با یک دوست خوب صحبت طولانی داشته باشی چند ساعت عادی است. اگر تنها در اتاقی حبس شوید، احساس بدبختی خواهید کرد؛ اگر با دوستان صمیمی در یک اتاق باشید، بسیار خوشحال خواهید شد. اینکه چقدر می توانیم در گنجه نماز بخوانیم بستگی به این دارد که چقدر به خدا نزدیک باشیم.

خداوند عیسی به ما آموخت که دعا در کمد تمرینی است در رابطه ما با خدا. ما با خدا وقت می گذرانیم، یاد می گیریم که با خدا خلوت کنیم و دنیا را بیرون می بندیم. به این ترتیب می توانیم از ارتباط دو نفر با خدا لذت ببریم؛ اگر ندانیم چگونه با خدا خلوت کنیم، مهارت های اولیه نماز را نیاموخته ایم.

خداوند عیسی به فریسیان گفت که دعا یک ارتباط دو طرفه و گفتگو با خدا است، بنابراین آنها باید در اتاق داخلی را ببندند و با خدا رابطه دو نفره داشته باشند. از جنبه مثبت، تمرین انگیزه دعا نیز هست: چرا دعا کنیم؟ وقتی در گنجه نماز می خوانی، انگیزه ات پاک است، یعنی اراده ات را به خدا بگو، اراده او را طلب کنی و با او ارتباط برقرار کنی . صرف نظر از اینکه دیگران چه می گویند، چه خوب نماز بخوانیم یا نه ربطی به آنها ندارد، این رابطه ما با خداست. این تمرین بسیار مهمی است، اگر همیشه با این انگیزه نماز بخوانی، به کلام نماز، روش نماز، طرز فکر و انتقاد دیگران اهمیتی نمی دهی. آنچه ما به دنبال آن هستیم این است که آیا می توانیم با خدا ارتباط برقرار کنیم، آیا اراده خدا را درک می کنیم، آیا خدا به دعاهای ما گوش می دهد یا نه، مهمترین چیز است. این تمرین می تواند دعا را قدم بزرگی به جلو بردارد.

نویسنده در بسیاری از کلیساها در جلسات موعظه شرکت کرده است و آن را بسیار پر سر و صدا کرده است، مؤمنان نمی توانستند بی سر و صدا بیایند، قبل از جلسه به صحبت ادامه دادند و پس از خواندن دوباره صحبت کردند، به محض اینکه سخنران متوقف شد، بلافاصله شروع کردند. با صدای بلند صحبت کردن آنها در زندگی روزمره فاقد تمرین زندگی نماز در اتاق داخلی بودند، بنابراین نمی توانستند با لحظات آرام کنار بیایند و از سکوت می ترسیدند، زیرا در قلب آنها فقط مردم بودند نه خدا، آنها فقط می توانستند با مردم صحبت کنند. نه خدا ما باید بیاموزیم که با خدا ساکت و خلوت کنیم، درهای قلبمان را در جلسات ببندیم، با خداوند معاشرت خوبی داشته باشیم، و در هر زمان و هر مکان در یک اتاق مخفی با خداوند این نوع رابطه را داشته باشیم.

تعداد بازدید از این مطلب: 171
|
امتیاز مطلب : NAN
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


می توانید دیدگاه خود را بنویسید

تعداد صفحات : -1



عضو شوید


نام کاربری :
رمز عبور :

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود